سمیرا کاشیان ۲۱تیر۱۴۰۳ با ضربات چاقوی همسرش در میاندوآب به قتل رسید. او دختر نازپروردهای بوده که در خانواده نسبتا مرفهی بزرگ شده، اما متاسفانه او هم قربانی کودکهمسری بوده است: « سمیرا در ۱۴ سالگی ازدواج کرد و به نام چهاربرج رفت. یک سالی را با سختی و اجبار در خانه مادر شوهرش گذراند. هنرمند بود. آخرش طاقت نیاورد و برگشت به میاندوآب. حرفهای خانواده شوهرش، نیش و کنایههایشان تبدیل میشد به تازیانه و کتک از سوی رحیم همسرش و بر بدن سمیرا مینشست.
سمیرا بهرغم زندگی سرشار از خشونت در ۱۶ سالگی اولین فرزندش را به دنیا آورد. هم کودکهمسر بود، هم کودکمادر. شوهرش معتاد بود و کار خانه و نانآوری بیرون از خانه با سمیرا بود: «سمیرا با بافتن و فروش تل و گلسر و با اندک پولی که مادرش به او داده بود، توانست در میاندوآب زمینی بخرد، بسازد و تبدیلش کند به یک مغازه کوچک. کمکم کاروکاسبیاش گرفت و مغازهاش تبدیل شد به مغازه لباسفروشی. هر روز صبح نهار ظهر را آماده میکرد، بچهها را بهدوش میکشید و به مغازه میرفت. گاهی بچهها در همان مغازه خوابشان میبرد اما رحیم نه به فکر تفریح کودکان بود، نه خورد و خوراکشان. سمیرا عین قطره باران پاک بود. آخر سر یک روز با شوهرش سر خرجودخل کارشان به جر و بحث کشید.»
به گفته این فرد آگاه بارها شده بود که حتی کار به ضرب و شتم ختم شود، اما دفعه آخر همسر سمیرا او را به قصد کشت زد: «سمیرا قبلا به زبان آورده بود که میخواهم جدا شوم اما خانواده دهانش را به بهانه آبرو مهروموم کردند که مبادا حرفی از طلاق بزند. دعوا بالا گرفت، رحیم هم معتاد بود و همین امر مزید بر علت شد که نقشه قتل سمیرا را بکشد. قرص خواب در شربت حل کرد و به بچهها داد. شب که همه در خواب بودند، رحیم بالای سر سمیرا رفت و سرش را برید. صبح که فرزند بزرگترش از خواب بیدار میشود، با گردن بریده مادرش رو به رو میشود. رحیم فرار میکند و طبق شنیدهها بچهها فعلا در منزل اقوام هستند. رحیم دیروز در شیراز دستگیر شد.»